اندیشکده طنین انتظار

منتظران مصلح خود باید صالح باشند

عدالت و امنیت در دولت کریمه

عدالت و امنیت

عدالت و امنیت

عدالت و امنیت در دولت کریمه

اندیشکده طنین انتظار – باز نشر از سایت موعود  عدالت و امنیت در دولت کریمه – «اگر به تحقیق، قائم ما قیام کند، به واسطه ولایت و عدالت او، آسمان آنچنان که باید ببارد، می‌بارد و زمین نیز رستنی‌هایش را بیرون می‌دهد وکینه از دل‌های بندگان زدوده می‌شود و میان دد و دام، ‌آشتی برقرار می‌شود، به گونه‌ای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هرجا قدم می‌گذارد، همه سبزه و رستنی است و بر روی سرش زینت‌هایش را گذارده و نه ددی او را آزار دهد و نه بترساند.»

با نگاهی گذرا به روایات بسیاری که درباره امام مهدی(ع) و عصر ظهور ایشان وارد شده، به خوبی این نکته درک می‌شود که عدالت و امنیت از برترین و مقدّم‌ترین نعمت‌ها و دستاوردهایی است که توسط امام موعود(ع) به بشریّت هدیه خواهد شد. ذکر این مسئله در روایات از تواتر بسیار بالایی برخوردار است. با توجّه به اهمّیت این موضوع، نوشتار حاضر تلاش دارد با نیم نگاهی به ماهیّت، معانی و منزلت این دو مفهوم در اندیشه اسلامی، جایگاه آنها را نیز در حکومت مهدوی تا حدّی روشن نماید.

بشر در دوران حیات زمینی خود، ‌ تا قیام قائم‌آل‌محمّد(ص)، اسیر پراکندگی، دشمنی و جنگ خواهد بود. این دوران که می‌توان آن را دوران سردرگمی، بی‌عدالتی و ناامنی نامید، با ظهور مهدی موعود(ع) و طلوع خورشید عدالت و امنیت، سرانجامی نیک خواهد یافت. بنا به آیه ۵۵ سوره نور، پارسایان به رهبری امام عصر(ع) خلیفه خدا شوند و دین حاکم گردد. در این صورت، بنا به وعده الهی، آرامش و امنیت جای وحشت و اضطراب را می‌گیرد و بندگان خدا به خشنودی و خوشبختی حقیقی دست خواهند یافت. اثر این عدالت و امنیّت فراگیر، چنان است که طبیعت نیز بر سر مهر خواهد آمد و با پیشه کردن عدالت، همه گنج‌های خود را برای انسان رو خواهد کرد.
با اینکه اخبار و روایات بیانگر هرج و مرج و چیرگی بی‌عدالتی و ناامنی در عصر پیش از ظهور است، ولی به نظر می‌رسد این شرایط به صورت مطلق در همه جهان حاکم نباشد. به همین دلیل این باور انحرافی که می‌بایستی برای شتاب بخشیدن به ظهور حضرت، ‌ به افزایش فساد و ناامنی کمک کرد، کاملاً مردود و مخالف اسلام است. مگر نه اینکه خود امام عصر(ع) حضور خود را در عصر غیبت به خورشید پشت ابر تشبیه می‌نماید، ۱ یا در روایتی دیگر می‌فرماید: «به درستی که من مایه‌ امان اهل زمین هستم؛ همچنان که ستارگان مایه امنیّت اهل آسمان‌ها هستند.»2
ده‌ها روایت از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) رسیده که خود و اهل بیت(ع) را مایه امان ساکنان زمین به شمار آورده‌اند.۳ بدین ترتیب، حضور امام عصر(ع) چه به صورت غایب و چه به صورت ظاهر و در زمان قیام، مایه بارش فیض و نعمات الهی به سوی مردم است. طبیعی است که در دوره حکومت مهدوی، این جریان به کمال خود خواهد رسید و همه موانع موجود بر سر اتّصال فیض میان خداوند و مردم از طریق امام بر طرف خواهد شد. البتّه آن هنگام، مردم این واسطه خیر و نعمت نامرئی را به صورت مرئی و آشکارا دیده و لمس خواهند کرد.
همه امامان شیعه در زمان خود، چنین واسطه فیضی بوده‌اند، امّا متأسّفانه به دلیل اختناق زمانه و سرکوب خودکامگان چیره از یک‌سو و هواپرستی و گمراهی مردم از سوی دیگر، نتوانستند بشریّت را به کمال و غایت کمال الهی و انسانی خویش رهنمون سازند. بنابراین می‌توان گفت، میان امام عصر(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) در این زمینه تفاوتی نیست، ولی به خواست خداوند، امام موعود کسی است که رسالت پیامبر(ص) و طرح اصلاحی دیگر معصومان در اکمال دین و دستیابی به عدالت و امنیت و دیگر فضایل را به نتیجه‌ نهایی می‌رساند. روایاتی که اثبات‌کننده این مدّعاست، بسیار فراوانند. مثلاً امام زین‌العابدین(ع) می‌فرماید:
«ما امام مسلمانان و براهین الهی بر جهانیان و سرور مؤمنانیم. ما رهبر شریف‌ترین مسلمانان و … مایه امان ساکنان زمین هستیم؛ همان‌گونه که ستارگان مایه امان و حفظ آسمان‌ها هستند. ما کسانی هستیم که خداوند به واسطه ما آسمان را از سقوط به روی زمین نگه داشته است و این به اجازه خداوند بستگی دارد. خداوند توسط ما زمین را از اینکه اهلش را نابود کند، نگه داشت و به واسطه ما باران می‌فرستد و رحمت خویش را بر مردم می‌گستراند و به‌واسطه ما برکات زمین خارج و ظاهر می‌شود و اگر ما بر روی کره خاکی نبودیم، زمین اهل خود را فرو می‌برد.»4
امامان پاک ما به دلیل جوّ اختناق حاکم بر زمان خویش، آرمان‌های خود را در دوره‌ قیام قائم(ع) جست‌وجو می‌کردند؛ همچنان که امام علی(ع) درباره‌ عدالت‌گستری و ایمنی عصر ظهور و سرشاری آن دوره از عدالت و امنیت دیگر برکت‌ها می‌فرمایند:
«اگر به تحقیق، قائم ما قیام کند، به واسطه ولایت و عدالت او، آسمان آنچنان که باید ببارد، می‌بارد و زمین نیز رستنی‌هایش را بیرون می‌دهد وکینه از دل‌های بندگان زدوده می‌شود و میان دد و دام، ‌آشتی برقرار می‌شود، به گونه‌ای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هرجا قدم می‌گذارد، همه سبزه و رستنی است و بر روی سرش زینت‌هایش را گذارده و نه ددی او را آزار دهد و نه بترساند.»5
روایاتی از این دست بسیار فراوانند که در زیر به چند نمونه از آنها که از پیامبر(ص) نقل شده، اشاره می‌کنیم:
«مردی از اهل بیت من خروج خواهد نمود و به سنّت من عمل می‌کند و خداوند برای او از آسمان برکاتش را فرو می‌فرستد و زمین برکت‌هایش را خارج می‌سازد. به واسطه وی، زمین همان‌گونه که از ستم و جفاکاری پر شده، از برابری و داد سرشار می‌شود…»6
اگر از عمر دنیا تنها یک شب باقی مانده باشد، خداوند آن شب را به‌اندازه‌ای طول خواهد داد، تا مردی از اهل بیت من به حکومت برسد… او زمین را از قسط و عدل پر می‌کند، همان‌گونه که پیش از آن از ستم و جفاکاری پر شده بود. وی خواسته و مال را برابر پخش می‌کند و خداوند در آن هنگام بی‌نیازی را در دل‌های این امّت قرار می‌دهد…»7
از این دسته روایت‌ها به خوبی فهمیده می‌شود که در حکومت جهان‌شمول حضرت مهدی(ع)، عدالت و امنیّتی فراگیر در همه جای دنیا برقرار می‌شود و تنها مسلمانان از این فیض و رحمت خداوندی بهره‌مند نمی‌شوند، ‌ بلکه این بهره‌مندی به همه ساکنان زمین می‌رسد؛ زیرا در سراسر گیتی، ‌ «گنج‌ها بیرون آورده خواهد شد و شهرها و روستاهای شرک، فتح می‌شود.»8 در چنین حکومتی، عدالت، امنیّت و همه‌ بهره‌های آسمان و زمین، بی‌تبعیض، نصیب همگان خواهد گردید. هم‌چنان که امام حسین(ع) در فراز مهمّی می‌فرماید: «هنگامی‌که قائم قیام می‌کند، عدل گسترده می‌شود و این گستردگی عدالت، نیکوکار و فاجر را در بر‌می‌گیرد.» 9
بهره ‌حکومت جهان‌شمول، عدالت‌گستر و امنیّت محور حضرت مهدی(ع)، نه تنها شامل مسلمانان و غیر مسلمانان و اقلّیت‌های گوناگون می‌شود، بلکه حتّی بدکاران آنها را هم در برمی‌گیرد. البتّه از روایات چنین برمی‌آید که حسنات و جاذبه حضرت مهدی(ع) و نهضت عدالت‌گستر او باعث جهان‌شمولی دیانت اسلام و اصلاح بدکاران و روی‌آوری تمام مردم جهان به اسلام خواهد شد. یکی از شواهد اثبات این مدّعا روایاتی است از امام صادق(ع)؛ از ایشان درباره تفسیر آیه ۸۳ سوره آل عمران «أَفَغَیْرَ دِینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ آیا جز دین خدا را مى‏جویند با آنکه هر که در آسمان‌ها و زمین است ‏خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده مى‏شود.» پرسش شد، امام(ع) در پاسخ اظهار داشتند که «این آیه درباره زمان قیام قائم(ع) است که در آن هنگام در کره خاکی، جایی باقی نمی‌ماند مگر آنکه در آن ندای شهادتین «لااله الّا الله و محمّد رسول‌الله» شنیده شود.»10
از سویی، با توجّه به اینکه در طول تاریخ، ‌ بسیاری از بی‌عدالتی‌ها، خون‌ریزی‌ها و ناامنی‌ها متوجّه شیعیان بوده است، دوران امام قائم(ع) عصر قدرت، ایمنی و رفع بلا و مصایب از شیعیان است( دوران عدالت و امنیت ). توان دفاعی آنها بسیار بالا می‌رود و حکومت زمین و سروری آن، به ایشان خواهد رسید، امام زین‌العابدین(ع) در این باره فرمودند: «هنگامی‌که قائم ما قیام کند، ‌ خداوند آفات، بیماری‌ها و بلایا را از شیعیان ما دور می‌سازد و قلب‌های آنان را به مانند پاره‌های آهن می‌گرداند و قوّت و توان مردان ایشان را به‌اندازه چهل مرد افزون می‌کند. در آن هنگام شیعیان حاکمان زمین و سروران آن خواهند گشت.»11
در آن هنگام استیفای حقوق به صورت قطعی صورت خواهد گرفت و در قضاوت‌ها و محاکم، دیگر امکان هیچ خطا و اشتباهی پیش نخواهد آمد. زیرا امام(ع)، خود میان مردم زندگی می‌کند و بر آنها حکومت و قضاوت خواهد کرد. قضاوتی که بدون نیاز به بیّنه صورت می‌گیرد و این حکومت و قضاوت متّکی به الهام الهی و بر همین مبنا متّکی بر علم امام است. بدین ترتیب امام(ع) از مردم درخواست بیّنه و شاهد نمی‌کند و به مانند داوود و سلیمان حکم واحدی می‌نمایند.۱۲
از دیگر نشانه‌ها و شاخصه‌های مهدوی که موجب پدید آمدن امنیّت، آرامش و ثبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌گردد، تقسیم درست و برابر و مبتنی بر استحقاق بیت المال و اموال مشترک عمومی است. همچنان که امام باقر(ع) می‌فرماید:
«وقتی قائم اهل بیت قیام کند، [بیت المال] را به مساوات تقسیم می‌کند و نسبت به مردم عدل می‌ورزد. پس هر کس او را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است و سرکشی نسبت به او، همانند سرکشی و گناه نسبت به خدا است.»13
اگرچه حضرت ولیّ‌عصر(ع) فاتح شهرهای شرک هستند و حتّی چهره ترسیمی ایشان در روایات و هنگام قیام به گونه‌ای است که همواره شمشیر بر دوش دارند، واقعیّت این است که قیام امام(ع)، ‌ قیامی نظامی و میلیتاریستی و متّکی بر اجبار و سرکوب نیست.
بدیهی است عدالت گستری حضرت مهدی(ع) خود زمینه‌های تقویّت و پایندگی مشروعیّت حکومت ایشان و جذب دل‌های بیشتر مردم را به دنبال خواهد داشت. پیامبر اکرم(ص) درباره‌ اجماعی بودن پذیرش حکومت حضرت مهدی(ع)‌ می‌فرمایند: «پس زمین را از عدل و قسط پر می‌کند؛ همان‌گونه که از ستم و جفاکاری پر شده بود. هم ساکنان آسمان و هم ساکنان زمین از او خشنود هستند….»14
از دیگر ویژگی‌های عدالت مهدوی و جهان‌شمولی بدون تبعیض حرکت مصلحانه امام مهدی(ع) این است که ایشان اصحاب خود را با هدایت الهی و بر اساس لیاقت و شایستگی، ‌ نه از یک نقطه خاص، که از کشورها و شهرهای گوناگون برمی‌گزینند. این امر، نشانگر آن است که حرکت امام(ع) مختصّ ناحیه یا کشور خاصّی نیست، ‌ بلکه متعلّق به همه‌ جهانیان است تا آنان با آغوش باز و خشنودی، اسلام را پذیرا باشند و دستورهای آن را سرمشق زندگی رستگارانه خود قرار دهند.
پیامبر اکرم(ص) درباره عدالت و امنیت و هم‌چنین اصحاب حضرت مهدی(ع) فرموده است:
«مهدی به عدالت حکم نموده و به آن امر می‌کند. خداوند عزّوجلّ او را و کلامش را تصدیق می‌نماید و هنگامی‌که نشانه‌ها و علامت‌ها آشکار می‌شوند، از مکّه خروج می‌نماید. وی دارای گنج‌هایی از طلا و نقره نیست، بلکه گنج‌های او اسب‌هایی خوش اندام و نیکومنظر و مردان مشخّص شده‌ای هستند که خداوند آنها را برای وی از دورترین بلادها جمع‌آوری کرده است که تعدادشان به عدد اهل جنگ بدر، سیصد و سیزده نفر مرد است و صحیفه‌ای همراه مهدی است که در آن اصحاب وی با ذکر اسامی، کنیه‌ها، کشورها، محلّ سکونت و حتّی نوع طبایعشان آمده است، اینان در راه اطاعت او کوشا بوده و رنج و سختی می‌کشند.»15
بدین ترتیب می‌توان استنباط کرد که در حکومت جهانی مهدوی، حقّی از کشورها یا به عبارتی بهتر، ایالت‌های این حکومت در هر کجای گیتی ضایع نمی‌شود. عدالت مهدوی و اسلامی ایجاب می‌نماید که در محیطی با ثبات و سرشار از آرامش و فارغ از هرگونه نزاع، اقوام، کشورها و ملیّت‌ها، شایستگان و نخبگان متّصف به صفات لازمه اسلامی را به کارگزاری و مدیریت ایالات خویش، ‌ در چارچوب حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) بگمارند.
از مواهب گوناگون این حکومت، همچون امنیّت به‌گونه‌ای مساوی با دیگران بهره‌مند شوند.
 منبع مطلب عدالت و امنیت
ماهنامه موعود شماره ۱۲۰
روزبه حبیبی
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
۲. همان، ج ۷۸، باب ۳۰، ص ۳۸۰، ح ۱.
۳. همان، ج ۲۳، باب ۱، ص ۳۷، ح ۶۴.
۴. همان، ص ۵، ح ۱.
۵. همان، ج ۱۰، ص ۱۰۴؛ تحف‌العقول، ص ۱۱۰.
۶. بحار، ج ۵۱، ص ۸۲، ح ۲۵.
۷. همان، ص ۸۴، ح ۳۵.
۸. همان، ص ۹۶.
۹. همان، ج ۲۷، باب ۴، ص ۹۰، ح ۲۴.
۱۰. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۲۹۴، ح ۱۲۴۷.
۱۱. همان، ص ۲۹۳، ح ۱۲۴۰.
۱۲. بحار، ج ۱۴، باب ۱، ص ۱۴، ح ۲۳.
۱۳. همان، ج ۵۲، باب ۲۷، ص ۳۵۰، ح ۱۰۳؛ همان، ج ۵۱، ص ۸۱، ح ۱۵.
۱۴. همان، ج ۵۱، ص ۸۱، ح ۱۵.
۱۵. همان، ج ۵۲، ص ۳۱۰، ح ۴.